رستاک

آیا می‌توانیم هوش کودکانمان را افزایش دهیم؟

1394/9/2 9:05
6,916 بازدید
اشتراک گذاری

نظر کارشناسان:

تحقیقات نشان داده‌اند که بیش از صد بیلیون اتصالات مغزی در پنج سال اول زندگی انسان ایجاد می‌شوند و تنها بخش کوچکی از این اتصالات پیش از تولد ایجاد شده‌اند؛ همان بخشی که عمدتاً مربوط به عملکردهای فیزیولوژیکی متصل به بقا هستند. به عبارتی دیگر قسمت بزرگی از مهارت‌ها و توانایی‌های ذهنی افراد که بیشتر مربوط به توانایی‌های ذهنی و یادگیری است، پس از تولد و تا سن پنج سالگی شکل می‌گیرد.

با توجه به همین چند خط، می‌توان گفت که بخش مهمی از دغدغه‌های والدین برای پرورش هوش کودکانشان و جستجوی راه‌های موثر برای آن، به‌جاست؛ اما باید دید اساساً پرورش هوش کودکان به چه معناست و ما چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم. در این مطلب سعی شده به صورت خلاصه مروری داشته باشیم بر این موضوع. در ادامه، ابتدا به تعریف معنای هوش و ابعاد هیجانی و شناختی آن پرداخته می‌شود تا مشخص شود این مفهوم کلی چه معنایی دارد، کدام بخش‌های آن قابل پرورش و تقویت است و سپس برخی راهکارها در این زمینه مورد اشاره قرار خواهد گرفت.

عکس: هانا

هوش هیجانی، هوش شناختی؛

«هوش‌شناختی- عقلانی (IQ)» به معنی بهره هوشی و توانایی یادگیری است که تقریبا از‌‌ همان لحظه تولد ثایت بوده و کمتر دستخوش تغییر می‌شود. در واقع، تحقیقات حاکی از آنند که IQ در انسان‌ها در سنین مختلف ثبات نسبی دارد. در مقابل «هوش هیجانی (EQ)» مجموعه‌ای از مهارت‌هاست که به فرد کمک می‌کند تا اولا احساسات و هیجان‌های خود و دیگران را شناخته و با استفاده از این توانایی بتواند در موقعیت‌های مختلف، با مدیریت این احساسات و هیجانات، بهتر تصمیم‌گیری کند. ثانیاً با درک دیگران، در قبال رفتار آن‌ها نیز عکس العمل مناسب داشته باشد.

داشتن هوش بالای ‌شناختی لزوماً به معنی داشتن هوش بالای هیجانی نیست و چه بسا افرادی که علی رغم داشتن هوش بالای شناختی و به دلیل پایین بودن میزان هوش هیجانی، با مشکلات بسیاری در زندگی دست به گریبانند. در عین حال، برعکس، افرادی با هوش‌ شناختی کاملا معمولی ولی به دلیل بهره‌مندی از هوش هیجانی بالا در روابط، امور زندگی و حتی شغلی بسیار موفق عمل می‌کنند.

 

راه‌های افزایش هوش هیجانی؛

  • با کودکتان گفتگو کنید؛ دانشمندان معتقدند که صحبت کردن با کودکان و توجه به احساساتشان به رشد ذهنی آن‌ها کمک کرده و به صورت مستقیم سبب رشد «هوش کلامی» آن‌ها می‌شود. گفتگو یک ارتباط دو طرفه است پس توجه داشته باشد که هنگام صحبت با کودکتان، گوینده صرف نبوده و سعی کنید او را نیز در این گفتگو مشارکت دهید. حتما لازم نیست موضوع خاصی برای صحبت داشته باشید، در مورد اتفاق‌های عادی و روزمره اطرافتان با او وارد گفتگو شوید. از او سوال بپرسید و به پاسخ‌هایش با اشتیاق گوش دهید.

 

در این خصوص به موارد زیر توجه کنید:

۱- سعی کنید زمان مناسبی را برای گفتگو با کودکتان انتخاب کنید؛ وقتی کودک خسته یا عصبانی است و ذهنش به هیچ وجه پذیرای حرف‌های شما نیست، صحبت کردن با او بی‌فایده خواهد بود. پس آن را به زمان دیگری موکول کنید. شب‌ها قبل از خواب که کودک آرامش نسبی دارد، زمان مناسبی برای صحبت در مورد اتفاق‌های روزی است که سپری شده، از او در مورد اتفاقات آن روز بپرسید، کارهای جدیدی که یاد گرفته و ...

۲- به سوال‌هایش پاسخ‌های مفصل بدهید؛ با این کار جملات و کلمات جدیدی را به او می‌آموزید؛ مثلا وقتی در خیابان از شما می‌پرسد که آن چیست؟ به جای اکتفا به کلمه ماشین، به او بگوئید این یک ماشین آتش نشانی قرمز و بزرگ است که در حال ...

 

۳- از کودکتان در مورد احساساتش بپرسید؛ در موقعیت‌های مختلف از او بپرسید که چه حسی دارد؟ غمگین است؟ شاد است؟ مثلا وقتی زمین خورده، کنارش بنشینید و از او بپرسید که چه احساسی دارد؟ به او کمک کنید که احساسش را بشناسد. از او بپرسید که آیا احساس درد دارد؟ دقیقا در چه نقطه‌ای از بدنش؟ و...

۴ -به احساسات کودکتان اهمیت دهید؛ به جای نادیده‌گیری و تحقیر احساساتش با او همدردی کنید. اتفاقی که برای او افتاده، گرچه در چشم شما ممکن است خیلی مهم نباشد ولی در دنیای کودکانه او ممکن است از آن به یک فاجعه تعبیر شود. در مثال زمین خوردن، هیچ‌گاه به او نگوئید که «چیزی نشده» یا «اتفاقی نیفتاده»؛ بلکه ضمن تایید احساساتش، با او همدردی کنید. بگویید که او را درک می‌کنید؛ مثلا «می‌دانم که درد داری! معمولا زمین خوردن با درد همراه است و این خیلی طبیعی است که درد داشته باشی».

۵ -به او کمک کنید که احساساتش را بروز دهد؛ در مثال زمین خوردن به او بگویید: «اگر درد داری هیچ اشکالی ندارد که گریه کنی».

۶ -مهارت حل مسئله را به او یاد دهید؛ در شرایط و موقعیت‌های مختلف از کودکتان سوال کنید که چه باید بکنید؟ و سپس راه حل درست را در قالب پیشنهادهایی مطرح کنید. به مثال زمین خوردن باز می‌گردیم؛ «الان که دردت آمده چه کار می‌توانیم انجام دهیم که دردت آرام شود؟» «می‌خواهی کمی آب بخوری و جایی را که ضربه خورده با دستت ماساژ دهی؟».

عکس: نیلای

 

  • ساعاتی از روز را به بازی با کودکتان اختصاص دهید؛
  •  دانشمندان معتقدند که توجه و بازی با کودک علاوه بر پرورش خلاقیت کودک، در کمک به رشد عاطفی او نیز بسیار موثر است؛ بنابراین متناسب با سن کودکتان، بازی‌هایی را انتخاب کنید و خودتان هم سعی کنید همراه با او لذت ببرید. بازی‌های تقلیدی که در آن کودک نقش‌های بزرگسالان را در موقعیت‌ها و مشاغل مختلف تقلید می‌کند (نقش‌هایی مثل پدر و مادر، پزشک و معلم) یا اجرای نمایش با عروسک‌های انگشتی یا دستکشی، از جمله بازی‌های لذت بخش برای کودکان هستند. در قالب این بازی‌ها می‌توانید رفتار‌ها و واکنش‌های صحیح را نیز به فرزندتان آموزش داده و توانایی حل مسئله را در او تقویت کنید. یادآوری می کنیم که اجرای نمایش عروسکی همچنین برای حل مسائل و مشکلات رفتاری که ممکن است در کودکان بروز کند نیز می‌تواند بسیار موثر باشد.

 

  • اسباب بازی‌ها نیز به رشد هوش کودکان کمک می‌کنند؛

 سعی کنید در هر سنی اسباب بازی مناسب با سن کودک را تهیه کنید. برای این منظور، نیازی نیست که حتما اسباب‌بازی‌های گران قیمت بخرید، معمولا اسباب‌بازی‌هایی که کودک بتواند اجزای مختلف آن را جدا کند و اشکال مختلفی بسازد، جذاب هستند و مناسب سنین مختلف دسته‌بندی می‌شوند (مثل لگو‌ها و پازل‌ها). ضمنا به یاد داشته باشید از هر وسیلهٔ بی‌خطری در خانه نیز می‌توانید به عنوان اسباب بازی استفاده کنید. وسایلی مثل ظروف آشپزخانه یا حتی یک رادیوی قدیمی که کودک بتواند اجزای مختلف آن را از هم جدا کند. حتی در سنین پایین‌تر مجموعه‌ای از چیزهای ساده و بی‌خطر، مثل بطری‌های پر شده با مواد مختلف که تولید صدا می‌کنند (در صورتی که درپوش آنها به خوبی بسته شده باشد)، قوطی‌های شامپو، رول‌های خالی دستمال‌های لوله‌ای و بسیاری موارد دیگر

ممکن است مدت‌ها کودک زیر یک سال شما را سرگرم کند. بازی کردن با این وسایل به‌خصوص بعد از حدود ۱۵ تا ۱۸ ماهگی با تقلید نقش‌های بزرگ‌تر‌ها همراه می‌شوند که هم برای کودکان بسیار لذت بخش‌ است و هم به تقویت هوش هیجانی آن‌ها کمک می‌کند. در این زمینه بازی با این قبیل اسباب‌بازی‌ها به مراتب مفید‌تر از بازی با اسباب بازی‌های صنعتی هستند.

عکس: پرنیا

 

  • برای کودکانتان کتاب بخوانید؛

 

سعی کنید حداقل روزی یک کتاب را همراه کودکتان بخوانید. با این کار علاوه بر اینکه از‌‌ همان نخستین سنین کودکی عادت به مطالعه را در او درونی می‌کنید، دایرهٔ لغات او را افزایش داده، هوش کلامی‌اش را تقویت می‌کنید و چه بسا فرزندتان را کمک می‌کنید که به شنونده‌ای حرفه‌ای تبدیل شود. توجه کنید که هنگام خواندن کتاب، کلمات و جمله‌بندی‌های آن را دقیقا دنبال کرده و از ساده‌سازی بیش از حد لغات و جملات و یا تبدیل لحن کتاب به محاوره اجتناب کنید. بدین ترتیب، با هر کتابی که می‌خوانید کودک با لغات، ادبیات و مفاهیم جدیدی آشنا می‌شود و بیشتر می‌آموزد. برای کمک به درک بهتر کودک می‌توانید در صورت لزوم، بعد از پایان یک جمله، در مورد لغات مشکل توضیح دهید و مترادف‌های ساده‌تر و قابل فهم‌تری را مثال بزنید.

 

  • - تماشای تلویزیون را به حداقل برسانید؛

 

- در ازای هر ساعتی که کودک در مقابل تلویزیون، تبلت و تلفن‌های هوشمند سپری می‌کند، به‌‌ همان میزان شانس بودن در جمع و ارتباط و تعامل با اطرافیان و همسالان و محیط را از دست می‌دهد. علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهند که ابزارهای آموزشی از این دست نیز سهم ناچیزی در یادگیری کودکان دارند.

در این زمینه، به عنوان مثال، نتایج تحقیقی در مورد بررسی میزان اثرگذاری این ابزارها بر رشد ذهنی کودکان در مجلهٔ علمی طب اطفال ( Journal of Pediatrics) منتشر شده که در آن ویدئوهای آموزشی موسوم به «بی‌بی انیشتین» مورد مورد مطالعه قرار گرفته است. این نتایج حاکی از آنند که نه تنها این ابزار‌ها بر رشد ذهنی کودکان تاثیر چندانی ندارند بلکه در مواردی حتی ممکن است منجر به کند شدن روند یادگیری کلمات شوند. (Zimmerman, Christakis, and Meltzoff 2007)

 

  • الگوهای مناسبی باشید؛

بر طبق تحقیقات انجام شده، تماس بدنی والدین، لحن، صدا و حرکات آن‌ها نقش عمده‌ای در افزایش یا کاهش اضطراب کودک دارند؛ بنابراین بیش از هر چیز، سعی کنید آرام و صبور باشید و در موقعیت‌های هیجانی، عکس العمل‌های معقول و متناسب از خود نشان دهید. پدر یا مادری که هنگام عصبانیت فریاد می‌کشد و به این طرف و آن طرف می‌رود، نمی‌تواند در موقعیت‌های مشابه منتظر واکنش‌هایی بیش از این از کودکش باشد؛ چرا که کودکان بیش از هر چیز از رفتار ما می‌آموزند.  

عکس: علی


نویسنده: سمیه (مامان رادین)

منابع:

انگلیسی:
Zimmerman, Frederick J., Dimitri A. Christakis, and Andrew N. Meltzoff. 2007. “Associations between Media Viewing and Language Development in Children Under Age 2 Years.” The Journal of Pediatrics 151 (4): 364–68. doi:10.1016/j.jpeds.2007.04.071.

فارسی:
اکبری، مریم؛ «هوش هیجانی» وب سایت باشگاه مادران، ۱۵خرداد ۱۳۹۳

صدیق منش، علیرضا؛ «راههای تقویت هوش هیجانی در کورکان» وب سایت بازتوانی۳۱، مرداد ۱۳۹۴

 

یک نظر:

آستیاژ

در مورد مطالعه‌ای که روی بی‌بی انیشتین شده، من هم این مطلب رو در سایت عصر ایران دیدم که مفصل‌تر این تحقیق رو توضیح داده:

 

فیلم های تقویت هوش کودک؛ واقعیت علمی یا تجاری؟

 

سري فيلم هاي آموزشي «اينشتين کوچولو» توليد شده توسط شرکت والت ديسني با این ادعا از سوی تولیدکنندگان آن به بازار عرضه شد که فقط کافي است آن را براي کودک زير دوسال خود پخش کنيد تا تصاوير مختلف ويژه کودک، ترانه‌ها و صداهاي مختلف موجود در آن، بهره هوشي فرزندتان افزايش یابد و در ايران با نام اينشتين کوچولو، اينشتين کوچک يا نام هايي اين چنيني شناخته مي‌شود کافي است تا پدر و مادري که در زندگي پرمشغله شهري، فرصت سرخاراندن را هم ندارند به سمت خريد ‌اين بسته سوق دهد. چه چيزي بهتر از اين که هم فرصتي براي استراحت کردن بيابيم و هم فرزندمان در آينده نابغه شود!
اين محصول در حال حاضر در بسياري از وب سايت‌هاي ويژه محصولات کودک و حتي برخي کتاب‌فروشي‌ها هم فروخته مي‌شود؛ اما شايد کمتر کسي در ايران بداند که چهار سال پيش شرکت والت ديسني به خريداران اين محصول بابت بي‌فايده بودن آن غرامت پرداخت کرد!

عکس: پریسا

فيلم هاي آموزشي و هوش کودک

يک رابطه بسيار ساده در دانش عصب‌شناسي وجود دارد و آن هم اينکه هر قدر کودک با محرک‌هاي محيطي بيشتري روبرو شود، ارتباط ميان سلول‌هاي عصبي مغز او بيشتر شده و به اين ترتيب توانايي‌هاي هوشي او نيز افزايش مي‌يابد. شرکت والت ديسني مجموعه اينشتين کوچولو را بر اساس همين پيش فرض توليد کند.

در فيلم‌هاي موجود در اين سري، تصاويري رنگارنگ و صداهاي مختلفي وجود دارد که شايد در نگاه اول، نقش محرک را براي رشد ذهني کودک داشته باشد؛ اما پژوهش‌ها و نيز تجربيات والدين در سراسر دنيا چيز ديگري را نشان مي‌دهد.

در سال ۲۰۰۷ مطالعه‌اي بر روي ميزان تأثير تماشاي فيلم‌هاي آموزشي ويژه کودکان و روي توانايي‌هاي ذهني آن‌ها به انجام رسيد. نتيجه اين پژوهش شگفت‌آور بود! کودکان ۸ تا ۱۶ ماهه اي که اين فيلم‌ها را ديده بودند، به ازاي هر يک ساعت تماشاي اين فيلم‌ها در روز ۶ تا ۸ کلمه کمتر از ساير کودکان که اين فيلم‌ها را تماشا نکرده بودند، مي‌دانستند.

اين مطالعه که توسط دانشمندان در دانشگاه واشنگتن انجام رسيد، نخستين پژوهشي است که ناکارآمدي اين‌گونه برنامه‌هاي به‌اصطلاح آموزشي را نشان مي‌داد. با اينکه مطالعه ديگري که در تير ماه امسال منتشر شد و به نوعي تکرار آزمايش دانشمندان دانشگاه واشنگتن بود، ادعاي قبلي را تعديل مي کرد، اما آنها به اين نتيجه رسيدند که اين دسته از فيلم ها تاثير چنداني بر هوش کودکان ندارند.

شرکت والت ديسني که در سال ۲۰۰۶ به خاطر اعتراضات صورت گرفته‌ واژه آموزشي را از عنوان اين مجموعه فيلم‌هاي خود حذف کرده بود، سرانجام در سال ۲۰۰۹ پذيرفت که به خريداران آن غرامت بپردازد. غرامتي که طبق برخي برآوردها حدود ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ دلار بود.
 

منبع: سپهری‌فر، صالح؛ «فیلم های تقویت هوش کودک؛ واقعیت علمی یا تجاری؟» عصر ایران، ۳۰ دی ۱۳۹۳
 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رستاک می باشد